عادتهای خود را بشناس
درود خداوند بر شما عزیزان. امیدوارم هر کجای زندگی هستید لحظه به نام و کامتون باشه. بنده عباس غزنوی هستم، یک عاشق. عاشق لذت بردن از شرایط زندگی. عاشق پیاده روی، به خود پرداختن و دست از دیگران برداشتن.
یکی از موضوعاتی که بسیار اثرگذاره و میتونه کمک کنه به ما به صلح درونی برسیم، آرامش رو تجربه کنیم، احساس خوب رو پیدا کنیم، تغییر روش عادت هامونه. مثلا عادت کردیم تنبلی کنیم یا عادت کردیم بدون برنامه رفتارکنیم، زندگی کنیم. عادت کردیم پرخوری کنیم. عادت کردیم به راحتی دور هم میشینیم و غیبت میکنیم. شده عادت یه عادت روزمره. خیلی مهمه که این موضوع رو ما برای خودمون داشته باشیم. مثلا عادت کردیم نگران باشیم. دلیل مون هم اینه که ما پدریم یا مادریم. به قولی یه خانمی به من گفت مادر نشدی. گفتم من دلمم بخواد مادر بشم، نمیتونم بشم. اینو باید بشناسیم. این موضوع خیلی مهمه که بدونیم یه سری مسائل برای ما تکرارش عادت شده. این عادت رو باید بشناسیم. یه نفر میگفت.. گفتم چقدر زود عصبانی میشی؟ گفت من عادت کردم دیگه همینم. یعنی چی همینم؟ خب یه کاری بکن برا خودت. چهل ساله، پنجاه ساله، بیست ساله، هفتاد ساله، داری یه روش زندگی رو برا خودت تکراری زندگی میکنی. دلیلشم اینه که عادت کردی خب عادت کن. به یه دوستی گفتم گفتم تو میگی من عادت ندارم صبح زود پاشم، عادت دارم تا ظهر بخوابم. گفتم عادت کن صبح زود بیدار شی میگه عادت ندارم کتاب بخونم. گفتم عادت کن کتاب بخونی. این عادت رو ما بوجود می آوریم. نگاه و رفتار و برداشت ماست که بوجود میاره. خیلی وقتها بر اساس یک سری دلایل که حالا میتونیم اسمش رو غرورهای مختلفی بذاریم. من کی ام، من کجاییم، میدونی من درآمدم چیه، میدونی من کارم چیه، می دونی من خونه ام کجاست… یا از این موضوعات. ما می تونیم اینو بشناسیم که این یه نوع غروره و چیزی که باعث میشه ما آزار ببینیم، این غروره است که میتونیم بگیم غرور معنوی یا غرور روحانی. غرور دانستن.
هیچ آدمی با انسانهای مغرور نمیتونه زیاد کنار بیاد حتی اگه طرف دانشمند باشه. مثلا دانشمند یه عالم بیاد پیش شما بگه من همه چیزو میدونم. مطمئنا شما احساس خوبی رو باهاش تجربه نمیکنید. برای همین باید یاد بگیریم که بعد از اینکه توانایی هامونو شناختیم، عادت هامون رو تغییر دادیم، روش اجرایی مون رو هم عوض کنیم. وقتی از اون حالت…. خیلی وقتا ناخواسته است، خیلی وقتا به عمد نیست… عادت کردیم از نقطه غرور صحبت کنیم. رفتار میکنیم، مغرورانه… نه… افتادگی آموز اگر طالب فیضی. ما میتوانیم با افتادگی، البته یاد آوری کنم این موضوع رو که فروتنی با توسری خوردن فرق میکنه ولی تواضع و فروتنی، فروتنی یعنی میل به رشد. من آماده هستم که رشد پیدا کنم. من آماده هستم که تغییر کنم. فروتنی یعنی پذیرفتن خود و شرایط موجود زندگی. پس بیاییم عادت هامونو بشناسیم عادت های تکراریه روزمره ازش دربیاییم و زندگی روزمره دربیاییم. صبح، ظهر و شب یه سری کارها. بیایم عادت های جدید و سالم و مثبت و تاثیرگذار رو برای خودمون انتخاب کنیم. خودمون رو بشناسیم، تواناییمون رو بشناسیم، از نقطه غرور به خاطر عادت صحبت نکنیم تا بتونیم زندگی رو برای خودمون طوری داشته باشیم که هم خودمون لذت ببریم و هم اطرافیانمون.
این موضوع باید برای ما تداعی باشه همیشه. زنده باشه. که به چه صورت ما میخوایم از لحظاتمون لذت ببریم. شما وقتی پیاده روی رو شروع میکنی، شاید دور اول برات یه خورده سخت باشه. از دور دوم و سوم به بعد دیگه به راحتی میتونی اون کارو انجام بدی و به راحتی راه میری. معمولا من وقتی پیاده روی میکنم شکرگزاری میکنم و ذکر میگم. جملات تاکیدی میگم. به نکات مثبت زندگی توجه میکنم و دست از قضاوت دیگران برمیدارم. یاد میگیرم به خودم بپردازم. با توانایی هام روبه رو بشم و خودمو دوست داشته باشم. تمرین کنم. اجرا کنم. بعد بعد از اینکه پیاده روی تموم شد، احساس خوشایندی رو تجربه میکنی. همون طور که برای جسمت وقت گذاشتی، برای روح و روانت وقت گذاشتی و هر دوشون در کنار هم طراوت پیدا کردن.
مراقب خودتون باشین. زندگی رو جدی نگیرین. شاد باشین و شادی رو تولید کنید. عشق کنید، عشق بدین و سعی کنین تمرین کنین. تو لحظه باشین. موفق باشین.
منبع : عباس غزنوی