بودن تو یعنی عبادت
من امروز رو دیدم تا شب چی کار کنم؟ که بترسم؟ حرص بخورم؟ واقعا زندگی یعنی این؟ نه یاد بگیریم که این چیزی که تو سر ما داره با ما حرف میزنه سالهای سال داره مارو فریب میده. دروغ به ما میگه دست برداریم از این صدای ذهن.
چون چهل ساله با این باور زندگی کردی… این که دلیل نمیشه. دل شیر نداری سفر عشق مرو. برای تغییر باورهات باید جرات داشته باشی، عباس، باید شهامت داشته باشی. باید از خداوند کمک بخوای. باید انرژی و نور الهی که درونت جاریه مدد بخوای. بیا امروز مثل یک شیر زندگی کن بهتر از هزار سال مثل موش زندگی کردنه. بیا امروز از اون دانش و اطلاعاتی که پیداکردی استفاده کن.
مگه نمیگی نقطه مقابل ترس ایمانه؟ مگه نمیگی نقطه مقابل خشم، عشقه؟ مگه نمیگی نقطه مقابل تنبلی، تلاش کردنه؟ پس بلند شو، بایست، بخند. نهراس…
عاشق باش، عاشق خودت، عاشق لحظه های زندگیت. این زندگی توئه داره میره جلو. به کجا میخوای بری؟ چی میخوای فکر کنی؟ چون همه میدوئن منم بدوئم، چون همه میخرن منم بخرم، چون… نه! دیگه من به این کار ندارم «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو».
من ارزش و معیار برای خودم دارم و میخوام زندگیمو بر اساس قواعد ارزش و معیارم داشته باشم. من امروز میخوام شاد باشم، پیاده روی بکنم، به عزیزانم توجه بکنم، از داشته هام استفاده بکنم، آب زیاد بخورم، موزیک گوش کنم، استراحت کنم، کتاب بخونم، فیلم ببینم، برم به دوستام سر بزنم. چیزی که دوست دارمو امروز میخوام انجام بدم. عباس اگه امروز آخرین روز زندگیت باشه چیکار میخوای بکنی؟ میخوای از صبح تا شب بدویی باز؟ دنبال وام و دو تا رو چهار تا کردن باشی؟ نه…
بشناسیم. اگر شما صدای ذهن را نشناسی، هزار میلیارد هم بهت بدن بازم میگه کمه. اگه تمام مردم بهت توجه کنن و احترام بذارن، دولا راست بشن باز هم احساس رضایت نداری. مشکلی که انسان ها دارن اینه که به صدای ذهن شان توجه میکنن.
این صدای ذهن تو را از لحظه اکنون میخواد خارج کنه. میخواد به تو بگه تو احساس ارزش نداری، تو لیاقت نداری ولی داری! بودن تو یعنی عبادت. اگر اشتباه کردی خودتو شلاق نزن، خودت رو محاکمه نکن. سعی کن خودت رو معالجه کنی. به جای احساس گناه احساس پشیمونی بکن. بیا امروز قسمتی از راه حل باش. بیا امروز یک لحظه رو با خدا وقت بذار.
خدا باور ماست، خدا درک ماست. خدا حقیقت در درون ماست. خدا انرژی کله، نظم کیهانیه، هستی هوشمنده.